جدول جو
جدول جو

معنی قاسم عجب - جستجوی لغت در جدول جو

قاسم عجب
(سِ عَ جَ)
داروغۀ شهر اخسی در عهد سلطان ظهیرالدین محمد بابر و میرزا جهانگیر بود. (حبیب السیر ج 4 ص 261، 264)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ مِ عِ)
ابن ادریس، مکنی به ابودلف. یکی از سرداران مأمون خلیفه بود که از جانب او به سال 210 هجری قمری 825 میلادی به حکومت همدان منصوب گردید و این حکومت به ارث به پسر و نوادگان او رسید. عمر بن عبدالعزیز به سال 281 هجری قمری اصفهان و نهاوند را نیز ضمیمۀ قلمرو حکومت خود کرد. (ترجمه طبقات سلاطین سلام لین پول ص 112)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
ابن عیسی بن ادریس بن معقل، مکنی به ابودلف و مشهور به عجلی از خاندان بنی عجل بن لجیم. بزرگ خاندان خود و امیر کرخ و یکی از بزرگان بود. رجوع به وفیات الاعیان ج 1 ص 423 والاغانی طبعه الدار ج 8 ص 248 و سمط اللئالی ص 331 و مرزبانی ص 334 و نویری ج 4 ص 249 و تاریخ بغداد ج 12 ص 416 و هبه الایام بدیعی ص 93 و 103 والاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 13 و ابن الندیم و ذکر اخبار اصبهان چ لیدن ج 2 ص 160 و ابودلف شود
لغت نامه دهخدا